خســــته بــــودم از تكــــرار هــــا...
ديــــگر طاقتـــــ نـــداشتـــم...گفتــــم :خـــدايـــــــا دنيــــايم تاريــــك استــــ عــــاشقمــــ كــــن...
خـــدا خنديــــد و گفتـــــ:او كــــه بـــاشـــد مــــرا از يـــاد ميــــبري...
قســــم خــــوردم كــــه تـــا ابــــد در يــــادم بمــــاند...
خــــدا تــــو را بـــه مــــن داد و نـــــظاره گـــر شـــد،
دســــتانت را گــــرفتم... خــــدا دلـــش لـــرزيد...
بــــوسيدمتـــ... خــــدا گريــــست...
در آغــــوش گرفتـــمتــــ... و خـــدا آرامــــ دور شـــد...
حــــالا مـــن نـــه خــــدا را پيــــدا ميــــكنم نـــه تــــو را...
خــــدا در ميــــانـــ گنـــاهـــانمـــ گــــم شـــده و تـــــو درآغــــــوش ديـــگريــــ...
بادیدن بعضی صحنه ها نه حق داری داد بزنی
نه حق داری گله کنی!!!
چون دیگه به تو هیچ ربطی نداره ...
بادیدن بعضی صحنه ها فقط خرد می شی!!!
یه صحنه مثل دیدنش با یه غریبه ...
به نام تک گل باغ عشق
ان گاه که صداقت را از چشمانت ، زیبایی را از نگاهت و خوبی را از لبانت اموختم
فهمیدم که تو چیز دیگر و بهترینی .....
ان گاه که اسمت را بر ساحل دریا نوشتم و بر روی درخت حک کردم و بر روی دفتر خاطرات خود نوشتم..
اب ساحل را پشت سر گذاشت جنگل بان پیر درخت عشق را قطع کرد دفتر خاطراتم پاره شد اما ....
هیچ کس و هیچ وقت نمی تواند نام تو را از صفحه ی قلبم پاک کند.
|
خیلی سخته که بغض داشته باشی اما نخوای کسی بفهمه....
خیلی سخته که عزیزترین کست ازت بخواد فراموشش کنی.....
خیلی سخته که سالگرد اشنایی با عشقت رو تنهایی جشن بگیری.....
خیلی سخته که روز تولدت همه بهت تبریک بگن جز اونی که فکر می کنی به خاطرش زنده ای و زندگی میکنی....
خیلی سخته که غرورت رو به خاطر یه نفر بشکنی بعد بفهمی که دوست نداره.....
خیلی سخته که همه چیزت رو به خاطر یه نفر از دست بدی اما اون بگه نمی خوامت.....
ما هر دو شکستیم تو دل مرا من غرورم را
ما هر دو بریدیم تو در عشــــق و من در نبـــــــودنت
ما هر دو فراموش کردیم تو راه و رسم عاشقی رو من هر کس رو
جز تو چه بی رحمانه بود ان لحظه شوم ما هر دو رفتیم تو در قلب دیگری و
من در عمق درد گله ای ندارم چون می دونم نه من لایق تو بودم و نه تو لایق دلتنگی .
یادت هست چه عذابی کشیده بودیم تو برای پیدا کردن بهانه ای و من برای بهم زدن ارامش تو ..
با تو شاید نتوانستم بمانم اما چیز های زیادی اموختم :
با تو اموختم که هیچ چیز ابدی نیست
اموختم که راحت می توان کسی را زیر پا له کرد و رفت
اموختم که عشق ابزاری است برای استفاده از دیـگـــــران
امو ختم که می شود فقط به خودت فکر کنی و دیگران را نادیده بگیری
اموختم که اعتمـــــــــاد احمقانه ترین کار دنیاست.....
درون کوچهً قلبم، چه غمگینانه می پیچد
صدای تو که می گفتی ، به جز تودل نمی بندم
فریبِ وعده هایت را، ندانستم ولی اکنون
به یاد وعده های تو، میان ِ گریه می خندم
برو دیگر که دل از غم رهــا کردم
خدا حافظ که دیگر بر نمی گردم
تو بودی آ سمان من، غمت همسایه قلبم
ولی خورشید چشم تو، به بام دیگری سرزد
قسم برسوز پنهانم، تو را دیگرنمی خواهم
که از باغ دو چشم تو ، پرستوی دلــــم پر زد
برو دیگر که دل از غم رها کــردم
خدا حافظ که دیگر بر نمی گردم
درآن غمگین غروب سرد،تو ازشهرم سفرکردی
نگاهم درافق ها مرد، و من افسوس می خوردم
شیار گونه هایم را، گل اشکم نوازش کرد
و من از تو جدا ماندم ، ولی ای کاش می مردم
برو دیگر که دل از غم رهــا کردم
خدا حافظ که دیگر بر نمی گردم
پرم از درد دلتنگی واسم راهی نمیمونه
تو که خوب و خوشی بی من، بدون تو دلم خونه
دلم خونه، دلم خونه، وجودم بی تو داغونه
دلم خونه....
نمیدونه، نمیدونه، کسی حالمو جز خدا نمیدونه
دلم خونه....
دلت قرصه که من هستم که دنیامو به تو بستم
که هر وقت مشکلی باشه برای تو دمِ دستم
ولی من چی کیو دارم که مثل خود من باشه
که هر وقت عشق رو کم دارم مثل معجزه پیدا شه
دلم خونه، دلم خونه، وجودم بی تو داغونه
دلم خونه...
نمیدونه نمیدونه کسی حالمو جز خدا نمیدونه
دلم خونه....
تو که نیستی پریشونم، دلم خونه
هراسونم و حیرونم و دیوونه
دلم خونه، دلم خونه، وجودم بی تو داغونه
دلم خونه...
نمیدونه نمیدونه کسی حالمو جز خدا نمیدونه
دلم خونه!!!
به حرمت نان و نمکی که باهم خوردیم
نان را تو ببر؛که راهت بلند است و طاقتت کوتاه!
نـــــــمک را بگذار برای من..
میخواهم این زخم همیشه تازه بماند.
عشق یعنی حس گرم انتظار
عشق یعنی از زمستان تا بهار
عشق بامن، با تو معنی میشود
عشق بی من، بی تو تنها میشود
عشق یعنی اشک و آه و سوز دل
عشق یعنی یک خدا از جنس گل
عشق یعنی بت پرستی تا جنون
عشق یعنی کینه از دلها برون
عشق یعنی با یکی پیدا شدن
با یکی همدرد و هم آوا شدن
عشق یعنی آرزوهای بلند
عشق یعنی زندگیم وصله به توست
عشق یعنی قلب من در دست توست
عشق یعنی با همه اشکت بخند
جای تو همیشه خالیه
بعضی عطرهای خوب شیشه اش
هنوز بعداز سالها بوی عطر میدهد
درست مثل جای خالی تو...
خدایــــــــــــا التمـــــــــــاست مــــــی کنـــــــــم
همــــــه دنیــــــــــایـــــــت ارزانــــــــــیِ دیگــــــــــــران !
ولــــــــــــــــی ;
...
آنــکـــــــــــه دنـیــــــــــایِ من اســــــــــت
... مـــــــــــــــــــــالِ دیــگـــــــــــری نبــــــــــاشـــد
ببیـــــــن
من هم
مثل خــــــیلی از عاشـــــق ها
از تو یـــــادگاری دارم
ولــــی
یــــادگـــاری من
با بقیه فــــرق دارد
یــــــادگــــــاری مــــن
از تو
ســــینه ای پر از درد اســـــت ...
|
|
به حرمت آن شاخه ی گل سرخ که لای دفتر ترانه هایم خشک شد ! به حرمت قدمهایی که با
هم در آن کوچه ی همیشگی زدیم ! به حرمت بوسه هایمان ! نه ! تو حتی به التماس هایم هم اعتنا
نکردی ! قصه به پایان رسید و من همچنان در خیال چشمان سبزتو ام که ساده فریبم داد ! قصه
به پایان رسید و من هنوز بی عشق تو از تمام رویا ها دلگیرم ………………….
زيباترين سخني كه شنيدم سكوت دوست داشتني تو بود
زيباترين احساساتم گفتن دوست داشتن تو بود
زيباترين انتظار زندگيم حسرت ديدار توبود
زيباترين لحظه زندگيم لحظه با تو بود
زيباترين هديه عمرم محبت توبود
زيباترين تنهاييم گريه براي توبود
زيباترين اعترافم عشق تو بود
گاهی فقط بوی یک عطر ;
شنیدن صدایش ;
خواندن آخرین اس ام اس اش ;
یک تشابه اسم ،
برای چند لحظه !
باعث میشه دقیقا احساس کنی....
که قلبت داره از تو سینه ات کنده میشه...!!!
وقتی هستی آنقدر محو تماشا و در کنار تو بودن هستم که از گذر سریع لحظات غافل می شوم
دوست دارم این لحظات کنار هم بودن را تا بی نهایت ادامه دهم…
وقتی هستی همه چیز “تو” می شود و من سراپا چشم
نمیدانی… نمیدانم.. هیچ کس نمی داند که چه قدر عاشقت هستم...
دلت تنگ یک نفر که باشد !
تمام تلاشت را هم که بکنی تا خوش بگذرد ؛
و لحظه ای فراموشش کنی ،
فایده ندارد ….
تو دلت تنگ است ،
دلت برای همان یک نفر تنگ است !
تا نیاید … تا نباشد …. هیچ چیز درست نمی شود… !!
|
|
نبودن هایی هست که هیچ بودنی جبرانش نمیکند...
کسانی هستند که هرگز تکرار نمیشوند...
و توهمانی که هیچ کس جایت را پر هــمــديــگــر را فــرامــوش نـکنـيـم
شــايد ســالـهـا بـعـد در گــذر جــاده هــا
بـي تفـــاوت از کـنــار هــم بگــذريــم
و بــگويـيـم آن غــربـيـه چـقـدر شــبيـه خـاطـراتـم بود
هی
.
.
تویی که داری میری تنهام میزاری
نگوازدرد دلم خبر نداری
تویی که یه روزی گفتی برات میمیرم
حالا امروزمیبینم دوسم نداری
هی......
من وباش به عشقت گفتم آسمونی
میگفتم معنی احساس و میدونی
ترانه پشت ترانه گریه کردم
تو دلیل گریهام بلای جونی
هی......
ازهمه دنیا برام یه حسی مونده
حسی که قلب منو زده سوزونده
بیا بردارو ببر خاطره هاتو
روی قلب من نزار تو جای پاتو
چیه ؟ چرا دلت گرفته ؟
او هم آدم است . . .
اگر دوستت دارم هایت را نشنیده گرفت . ..
غصه نخور . .
اگر رفت ، گریه نکن. . .
یک روز چشمای یک نفر عاشقش میکند . ..
یک روز معنی کم محلی را میفهمد . . .
یک روز شکستن را درک میکند . . .
آن روز میفهمد آه هایی که کشیدی از ته قلبت بوده . . .
میفهمد شکستن یک آدم تاوان سنگینی دارد...
|
|
|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1