درد عشق
درد من عاشقیست !!!!!!
درد من عاشقیست ، احساسم در این روزها دلتنگیست !
دردی در سینه ام دارم که تنها قلبم میداند !
احساسی در قلبم دارم که تنها خدا میداند !
این روزها دلم بدجور هوایت را کرده است ، دلم برایت تنگ شده است !
خیلی برام عزیزی عزیزم ، تا تو را دارم ،
هیچ غمی جز غم دوری ات در دل ندارم !
کاش در کنارم بودی ، کاش بودی تا دیگر هیچ غمی در دل نداشتم !
نیاز من در کنار تو بودن است ، آرزوی من همیشه با تو بودن است !
خسته نمی شوم از دلتنگی اما شاید لحظه ای تنها دلشکسته شوم !
می سازم با این لحظه های دور از تو بودن و میگذرانم
این لحظه های نفسگیر را !
از من خواسته بودی هیچگاه اشک نریزم ،
راستش را بخواهی اینک چشمانم پر از اشک است !
چشم مثل قلبم صبور نیست ! زود می شکند
و زود دلش هوای دیدن تو را میکند !
درد من ، درد تو است ، درد ما در عشق است !
با درد عشق سوختم ، با لحظه های دلتنگی ساختم ،
عاشق ماندم و عاشقانه با یادت زندگی میکنم !
در لحظه های دلتنگی در گوشه ای مینشینم و به تو می اندیشم ...
دلم بد جوری بهانه میگیرد ، تو مال منی اما در کنارم نیستی !
درد من عاشقیست ، دردی که دوای آن فقط تویی !
بیا و با حضورت در کنارم مرا درمان کن !
در این لحظه هایی که در کنارم نیستی دلم تنها تو را میخواهد !
تنها تو می توانی درد دلم را درمان کنی !